سهمیم شماره ۱۲ با مهرداد مظفری
🥇میم اول: مسأله – وقتی دیگر نمیتوان به آنچه میبینیم، اعتماد کرد
«اگر نمیتوانی تشخیص بدهی واقعاً چه اتفاقی افتاده، چگونه میخواهی تصمیم درستی بگیری؟» – هاروکی موراکامی
ما در آستانهی عصری هستیم که «واقعیت» دیگر آن چیزی نیست که به چشم میبینیم یا به گوش میشنویم. ظهور هوش مصنوعی، بهویژه فناوریهای «دیپفیک»، جعل صوت، و تولید تصویرهای ساختگی، مرز میان واقعیت و جعل را ناپدید کرده است.
پدیدهای به نام دستکاری حقیقت دیجیتال دیگر فقط در فیلمهای علمیتخیلی نیست؛ بلکه اکنون ابزاری واقعی برای جنگ روانی، فریب عمومی، تخریب چهرهها، و ایجاد ناتوانی در تصمیمگیری آگاهانه است.
ما از دوران «کمبود اطلاعات» عبور کردهایم؛ امروز با «فراوانی فریب» روبهروییم. و این خود، خطرناکتر از نبود اطلاعات است.
–
🥈میم دوم: مثال – وقتی حقیقت خسته میشود، دروغ برنده میشود
در سال ۲۰۲۳، ویدئویی از رئیسجمهور آمریکا در فضای مجازی منتشر شد که در آن سخنانی تفرقهانگیز میگفت. ظرف ۵ ساعت، میلیونها بازدید و هزاران واکنش منفی به همراه داشت—تا زمانی که اعلام شد این ویدئو جعلی و تولید دیپفیک بود.
در ایران، نمونههایی از صداهای جعلی منتسب به برخی چهرههای سیاسی، بهسرعت در کانالهای غیررسمی پخش میشود و افکار عمومی را متشنج میکند. حتی پیش از آنکه امکان راستیآزمایی باشد، اثر خود را گذاشتهاند.
نتیجه؟ مردم گیج میشوند. اعتماد عمومی میریزد. جامعه وارد «ابهام دائمی» میشود، جایی که نه به رسانه اعتماد است، نه به تصویر، نه به صدا. و مهمتر از همه: تصمیمگیری شخصی، اجتماعی و سیاسی، بر پایهی مه گمراهکنندهای از دادههای دستکاریشده صورت میگیرد.
🥉میم سوم: مسیر – بازسازی اعتماد، نه از طریق فیلتر؛ از طریق سواد
در مواجهه با این تهدید جهانی، فیلترینگ صرف و سانسور نه تنها مؤثر نیست، بلکه خود به تقویت جریان جعلیات دامن میزند. مسیر عبور از بحران، نه در بستن درها، بلکه در باز کردن ذهنهاست.
پنج راهکار برای محافظت از حقیقت در عصر جعل هوشمند:
۱. ارتقای سواد رسانهای عمومی: مردم باید بتوانند فرق میان خبر و شایعه، تصویر واقعی و ساختگی، و تحلیل اصیل با جعلی را بشناسند. آموزش این مهارت از مدارس تا شبکههای اجتماعی ضروری است.
۲. ایجاد آزمایشگاههای راستیآزمایی مستقل: نهادهای مطبوعاتی و علمی، با کمک متخصصان داده، تیمهایی برای بررسی صحت تصاویر، ویدئوها، و صداها تشکیل دهند.
۳. شفافیت نهادهای رسمی: وقتی اطلاعات رسمی شفاف، در دسترس و بهروز باشد، مردم کمتر به منابع مشکوک اعتماد میکنند. خلأ اطلاعاتی رسمی، خوراک اخبار جعلی است.
۴. توسعه اخلاق هوش مصنوعی: طراحان و توسعهدهندگان فناوریهای هوش مصنوعی باید ملزم به رعایت اصول اخلاقی شوند. الگوریتمها نباید به ابزار تحریف تبدیل شوند.
۵. مسئولیتپذیری رسانهها و پلتفرمها: شبکههای اجتماعی و رسانهها، باید مسئول انتشار محتواهای غیرواقعی باشند. الگوریتمها باید به جای جذابیت، بر صحت تأکید کنند.
پرسش پایانی:
در عصر دیپفیک و فریب هوشمند، چه تصمیمی برای حفظ توان تشخیصمان گرفتهایم؟ آیا آمادهایم نه فقط برای دیدن، بلکه برای فهمیدن بجنگیم؟
لینک کوتاه : http://ronu.ir/?p=551