مهرداد مظفری
۱⃣میم اول: مسأله
تراکم جلسه، فقر تصمیم، پوکی اقدام
ما در سرزمینی زندگی میکنیم که مدیرانش بیشتر از هر جای جهان «جلسه میروند» و کمتر از هر جای جهان «تصمیم میگیرند». جلسه، زیاد، خروجی، کم؛
🚧 دستور جلسه سنگین، نتیجه سبک؛
اتاقهای بزرگ،آدمهای زیادی،اما تصمیم خاموش.
در سازمانهای دولتی و حتی برخی خصوصی، مدیران برای هر موضوع سادهای ساعتها جلسه میگذارند. چند بار، با همان افراد، همان بحثها، همان عبارتها: «مصوب شد بررسی شود»، «مقرر گردید پیگیری گردد»، «ارجاع شد به کمیته بعدی». ❗️اما تصمیم❓ نه.
⭕️جلسهسالاری بدون،اراده تصمیمسازی.
۲⃣میم دوم: مثال – از شورای مدیران تا هیأت مدیرهها
یک شرکت پتروشیمی در جوار خلیج همیشه فارس، برای خرید یک قطعه ساده از یک تأمینکننده، ۸ جلسه داخلی برگزار میکند. هفت نفر درگیر میشوند. آخرین صورتجلسه مینویسد: «تأمینکننده بررسی شود.» ماه بعد، همان قطعه با دو برابر قیمت از واسطهای دیگر خریداری میشود؛بدون هیچیک از آن هشت جلسه .البت به دستور مدیرعامل هلدینگ!!
یا در جلسه هیأت مدیره یک هلدینگ صورتجلسهها انباشته از عبارات؛ «تا جلسه آینده نهایی شود» یا «با دعوت از مشاور بررسی گردد» است.
و در جلسات شوراهای اداری، بارها تصمیمهای مهم در «حاشیه» گرفته شده و متن رسمی جلسه صرفاً برای پوشش آن بوده.یا مدیرعامل و قایم مقام دستور،بدون پشتوانه و امکان صادرمیکنند در قالب تصمیم،که قابلیت اجرایی نداردو بعد همکاران در گوشی به عقل کل ها میگویند دستگاه های نظارتی ورود میکنند!!! …
⁉️تلخترین واقعیت :
در ساختار اداری ایران،
جلسه یعنی مسئولیتگریزی دستهجمعی
.
۳⃣میم سوم: مسیر – تصمیم،یعنی پایان جلسه
ما به بازنگری فرهنگی در مفهوم جلسه نیاز داریم. جلسه نه صرفاً یک ابزار برای شنیدن نظرات، بلکه باید ساختاری برای نهاییسازی تصمیم باشد. نه هر هفته، نه هر موضوع؛ بلکه برای هر جلسه، یک خروجی قطعی، شفاف و قابل پیگیری لازم است.
🆘چه باید کرد؟
۱. پیشجلسه مکتوب: هر جلسه باید با دستور جلسه واقعی، نه تشریفاتی، و اطلاعات لازم بهصورت مستند برگزار شود. اعضا باید قبل از جلسه، آمادگی تصمیم داشته باشند.
۲. تصمیمسازی شفاف: باید هر موضوع جلسه، یا به تصمیم منجر شود یا صراحتاً دلیل عدم تصمیمگیری آن ثبت شود. «ارجاع به آینده» فقط یک بار قابل قبول است.
۳. پیگیری رسمی خروجیها: مسئول اجرای هر بند، تا جلسه بعد باید گزارش دهد. نبود پیگیری، یعنی جلسه قبلی بیفایده بوده.
۴. کاهش تعداد جلسات و افزایش زمان تفکر: ده جلسه کمفایده، جای یک جلسه تصمیمساز را نمیگیرد. تفکر بین جلسات، مهمتر از تکرار جلسه است.
۵. شفافیت در تصمیم نهایی: هر عضو باید بداند
تصمیم چه بود❓
چه کسی مسئول است،❓
و چه زمان باید گزارش دهد❓
بدون این سه، جلسه فقط یک دورهمی رسمی است.
از نظامی: «سخن گر به هنگام باشد گزان / وگرنه بود نوحهی بیزبان»
🎯پرسش پایانی: اگر جلسهها جای تصمیم را بگیرند، چه کسی پاسخگوی زمانهای سوخته، سرمایههای معطل، و فرصتهای از دست رفته خواهد بود؟
کانال سه میم : توسعه توان تصمیم گیری
مهرداد مظفری
لینک کوتاه : http://ronu.ir/?p=532